علت نوسان قیمت ارز

به گزارش افکارنیوز، این روزها بیشترین سوالی که مردم می‌پرسند این است که «چرا این مقدار نرخ دلار نوسان دارد؟ برای حفظ قدرت خرید آتی باز هم دلار بخریم؟»اگر کسی بخواهد پیش‌بینی دقیقی از نرخ دلار در ماه‌ها و سال‌های آینده داشته باشد باید به یک چارچوب تحلیلی در اقتصاد برسد چرا که اعلام هر نرخی غیر از این، از جنس «پیش‌گویی» تلقی می‌شود که آن ارتباطات ماورایی را می‌طلبد!
بنابراین بایستی با رصد تحولات اقتصادی دریابیم چه پارامترهایی نرخ دلار را تعیین می‌کنند. اگر برای قیمت هر کالایی، دو طرف عرضه و تقاضا را در نظر بگیریم. برای قیمت دلار نیز می‌توان چنین چیزی را متصور شد.
الف:در اقتصاد ایران آنچه در «عرضه دلار» موثر است:
1- فروش نفت و گاز، حجم بالایی از عرضه ارز است که بیشترین بخش آن صرف واردات کالا‌های اساسی می‌شود.
2- صادرات غیر نفتی؛ در این بخش همه کالاهایی که صادر می‌شود اعم از فرش، خشکبار و..برای کشور ارزآوری دارد لیکن حجم غالب این بخش از آن صادرات پتروشیمی‌هاست.
3- توریسم و دلارهایی که در دست مردم قرار دارد.
ب- تقاضای دلار
1- ارز معاملاتی که از سوی وارد کنندگان تقاضا می‌شود و شامل واردات کالاهای اساسی، کالاهای سرمایه‌ای و کالاهای لوکس است. این بخش در حال حاضر بیش از همه در سامانه نیما فعال است.
2- تقاضای سفته‌بازی؛ برخی سفته‌بازی را کسب سود از طریق تلاش برای پیش‌بینی نوسان قیمت تعریف می‌کنند و تاکید می‌کنند که وجود سفته‌بازی در حد معقول،‌ برای فعالیت هر بازار ضروری است. 
اما شکل افراطی آن می‌تواند به مکانیزم‌های بازار آسیب بزند. شکل نامطلوب سفته‌بازی، ایجاد نارضایتی در معامله‌کنندگان و سرمایه گذاران و همین‌طور ایجاد حباب در قیمت‌ها و نوسانات شدید قیمت‌هاست که اکنون در بازار ارز ایران، ظهور و بروز دارد. متاسفانه این موضوع بعد از دلار 4200 تومانی آقای جهانگیری شدت بیشتری گرفته است. مراجعه‌ای کوتاه به خیابان فردوسی حدفاصل میدان فردوسی تا خیابان منوچهری نشان می‌دهد تعداد افرادی که خرید و فروش ارز دارند چندین برابر شده است(این فقط جلوه بیرونی این اتفاق است).
3- تقاضای احتیاطی
مردم به درستی دریافته‌اند روز به روز ارزش دارایی و ثروت آنها کاهش پیدا می‌کند و اقدامی نیز از سوی دولت محترم صورت نمی‌گیرد بنابراین هجوم قابل توجهی به بازار غیررسمی برای تبدیل آن(دارایی و ثروت) صورت می‌گیرد. گرچه میزان این تقاضا بالا نیست ولی تاثیر قابل توجهی بر قیمت دلار دارد.
در این میان چند نکته قابل توجه است:
1- در تمامی عوامل ذکر شده، می‌توان هم کاهش قیمت دلار و هم افزایش آن را در روزها و ماه‌های اخیر جستجو کرد.
2- یکی از عوامل تنظیم بازار، مداخله دولت جهت عرضه ارز کاغذی و فیزیکی است. متاسفانه به دلیل بی‌تدبیری دولت هنوز قیمت هدفی جهت تعادل‌بخشی به بازار از سوی بانک مرکزی انتخاب نشده است(این نرخ نیازی به اعلام عمومی ندارد اما اخبارپشت پرده نیز نشان می‌دهد هنوز در این مورد تصمیم‌گیری انجام نشده است) تا در آن نرخ، بانک مرکزی به عرضه و یا جمع آوری اسکناسی‌ِارز از بازار بپردازد. علت نوسانات و بالا و پایین رفتن قیمت دلار در هفته‌های اخیر به استفاده و عدم استفاده از این ابزار در اختیار بانک مرکزی مرتبط است. البته موضوع کلی‌تر است که بدون سیاستگذاری و تحرک دولت، دلار همچنان در وضعیتی ناپایدار دچار نوسانات پیش‌بینی نشده خواهد بود.
3- به‌علت گران‌شدن نرخ دلار تقاضاهایی که با عنوان تقاضای لوکس تلقی می‌شود کاهش یافته است. به عنوان نمونه پروازهای خارجی و عوارضی که از سوی دولت مطالبه می‌شود موجب افزایش هزینه سفرهای خارجی و کاهش تقاضا برای آن شده است. نمونه دیگر می‌توان به کاهش تقاضا برای تحصیل در خارج از کشور اشاره کرد.  
4- با نوسانات نرخ ارز، برخی از دارندگان ارزهای خارجی مخصوصا دلار برای فروش یا نگهداری از سرمایه‌هایشان مردد شده‌اند و به‌همین دلیل است که اکنون سپرده‌گذاری ارزی در بانک‌ها با شرایط جدیدی که اعلام شده، نظر برخی را به خود جلب کرده است.
5- وضعیت آتی دلار، عده‌ای از تقاضا کنندگان را مردد کرده است. به طوری که در یک هفته اخیر تقریبا نرخ بین 14 تا 15 هزارتومان معامله می‌شود و نوسان قابل توجهی را تجربه نکرده است.
6- همچنان با حجم بالایی نقدینگی مواجه هستیم و هیچ اراده‌ای برای کنترل آن در دولت محترم وجود ندارد بنابراین هجوم و تلاطم بازارهایی که خاصیت نقدشوندگی دارند همچنان در معرض سونامی آن قرار دارند. در صورت ادامه بی‌تحرکی دولت در اجرای مالیات بر ارزش دارایی و جذابیت نقدینگی در بازارهای تولید؛ در آینده، اتفاقات ناگوارتری را در بازار ارز و سکه شاهد خواهیم بود.
7- مالکیت و مدیریت اکثر پتروشیمی‌ها در اختیار نهادهای دولتی، شبه دولتی و.. قرار دارد. همچنان با دلارهای دراختیار خود بازی می‌کنند. در مقطعی از زمان، مقدارکمی از آن را وارد بازار می‌کنند تا فشار افکار عمومی و رسانه‌ها را کم کنند و در مقطعی از زمان با هم‌دستی دولتی‌ها، خزانه خود را سه قفله می‌کنند و عرضه ارز را دستخوش سودجویی خود می‌نمایند.
8- همچنان دولت محترم به برخورد امنیتی برای کنترل بازار ارز باور دارد بر همین اساس معاملات فیزیکی دلار، سکه و طلامقداری کاهش یافته است. این موضوع در کوتاه مدت موجب حتی کاهش قیمت‌ها می‌شود اما به دلایل مختلف امکان استمرار ندارد.
9- دولت محترم در مقاطعی از زمان، صرفا سامانه نیما را برای پاسخگویی به تقاضاهای ارز به رسمیت می‌شناخت که منجر به هجوم تقاضا به بازار غیررسمی ارز شده و نرخ ارز افزایش می‌یافت اکنون با تزریق ارز کاغذی تعادل‌بخشی و نزدیک شدن بازار نیما و بازار غیر رسمی نیز در دستور کار دولت قرار گرفته است.
10- با وجود آنکه ذخایر ارزی کشور در حال حاضر بیش از نیاز است لیکن با نزدیک شدن به 13 آبان و بازگشت تحریم‌های ثانویه در حوزه ارزی و بانکی، عملا جوسنگین رسانه‌ای نیز بر آتش نرخ ارز خواهد افزود. از روز خروج برجام تا 13 آبان فرصت چهارماهه‌ای در اختیار دولت قرار داشت تا به وضعیت ارزی خود سامانی دهد اما هر روز که می‌گذرد با ارائه بخشنامه‌های متعدد نه تنها قدرت تصمیم گیری را از سرمایه گذاران داخلی گرفته است بلکه با ازدست دادن فرصت 4 ماهه برای حل این مشکلات عملا زمینه را برای التهاب بیشتر بازار فراهم کرده است.


اگر کسی بخواهد پیش‌بینی دقیقی از نرخ دلار در ماه‌ها و سال‌های آینده داشته باشد باید به یک چارچوب تحلیلی در اقتصاد برسد چرا که اعلام هر نرخی غیر از این، از جنس «پیش‌گویی» تلقی می‌شود که آن ارتباطات ماورایی را می‌طلبد!